محمّد محسن فرزند محمّد حسین طهرانی می‌گوید:

مرحوم علّامه طهرانى بارها مى‌‏فرمود: علّامه طباطبائى فردى است که ملائکه بدون طهارت و وضوء نام او را بر زبان نمى‌‏برند، و او شخصیّتى است که قدر و منزلتش حتّى بر علماء و فقهاى عالی‌قدر مجهول و مخفى مى‏‌باشد.

به یاد دارم روزى در خدمت مرحوم علّامه طهرانى به منزل یکى از برجسته‌‏ترین تلامذه‌ی ایشان و حکماى معروف و مشهور رفته بودیم. صحبت از علّامه طباطبائى به میان آمد؛ آن شخص حکیم در توصیف ایشان گفت: ایشان شخصیّتى است که یک تَرک اولى، نه در خلوت و نه در جلوت از ایشان متمشّى نیست. پس از خروج از منزل، علّامه طهرانى رو به من کردند و فرمودند: این چه تعبیرى است که براى تمجید از علّامه طباطبائى آورده مى‌‏شود. علّامه طباطبائى کجا و امثال این تعابیر کجا؟! او در افقى است که از وصف و نعت بیرون است، و از تعریف و تمجید خارج؛ فعل او در وصف نمى‌‏آید تا به این نعوت و اوصاف توصیف گردد!

و باز وقتى کسى درباره‌ی ایشان گفته بود که: من ایشان را در مقام تکلیم دیده‌‏ام، چنان‌چه راجع به حضرت موسى علیه‌‏السّلام خداى متعال مى‌‏فرماید: وَ کَلَّمَ اللَّهُ مُوسى تَکْلیما» ایشان فرموده بودند: این‌که مقامى براى علّامه طباطبائى نیست.» (حریم قدس، ص102، محمد محسن طهرانی، مکتب وحى‏، قم‏، چاپ اول: 1428 ه.ق.)

آری چنین‌اند صوفیان! هر یک لافی بزند، دیگری برای آن که بالادست او بزند، لاف بالاتری می‌زند! آن حکیم درباره علّامه طباطبایی گفته است:

ایشان شخصیّتى است که یک تَرک اولى، نه در خلوت و نه در جلوت از ایشان متمشّى نیست.»

طبعاً این حکیم نه در خلوت علّامه راه داشته و نه در جلوت پیوسته با او بوده تا ترک اولی‌های او را شماره کند! پس ناچار در ذهن خود برهانی بر عصمتِ مطلق علّامه بافته بوده است که نه تنها او را از گناه و مکروه و خطا منزّه می‌دارد؛ بلکه از هر نوع ترک اولی که حتّی پیامبران و حجّت‌های خداوند نیز از آن مصون نبوده‌اند- پاک می‌سازد!! عجب آن که آقای طباطبایی آدمی ناشناس نبوده است و همه‌ی ما اگر او را ندیده و با او نشست و برخاست نداشته‌ایم، دست کم بسیاری از آثار او را دیده یا سخنان و حکایاتش را شنیده‌ایم! در همین کتاب‌های او چه بسیار اغلاط و کژی‌ها که از کمتر کسی از علما دیده شده است.

امّا عجیب‌تر آن که علّامه طهرانی به همین مقدار غلوّ درباره‌ی علّامه طباطبایی که او را از پیامبران برتر نشانده- راضی نشده -و برای آن که معرفت خود را نسبت به علّامه طباطبایی عمیق‌تر و در واقع مقام خود را بالاتر نشان دهد- می‌گوید:

این چه تعبیرى است که براى تمجید از علّامه طباطبائى آورده مى‌‏شود. علّامه طباطبائى کجا و امثال این تعابیر کجا؟! او در افقى است که از وصف و نعت بیرون است، و از تعریف و تمجید خارج؛ فعل او در وصف نمى‌‏آید تا به این نعوت و اوصاف توصیف گردد!»

معنای این جمله چیست؟! معنایش این است که آقای طباطبایی را نمی‌توان حتّی به عصمت ستود که شأن امامان و انبیاء است- چه آن که او از این مرتبه بالاتر است! خوب است این جمله را برای ما معنا می‌کردند! فعل اختیاری هر انسان مکلّفی از اقسام واجب و مکروه و مباح و مستحب و حرام خارج نیست و باز هر یک از این اقسام را می‌توان به انواع دیگری تقسیم کرد و مثلاً از ترک اولی سخن گفت. امّا طهرانی مدّعی است که افعال علّامه طباطبایی از این اقسام خارج است و به این نعوت قابل وصف نیست! سبحان الله! آیا او در واقع می‌خواهد بگوید طباطبایی خدا شده است؟! چنان که امام علیه السّلام درباره اراده و فعل خدا فرموده است: وَ لَا کَیْفَ‏ لِذَلِکَ کَمَا أَنَّهُ بِلَا کَیْفٍ‏.» (توحید الصدوق، ص147)

بار دیگر متکلّف خیال‌پردازی درباره آقای طباطبایی گفته است:

من ایشان را در مقام تکلیم دیده‌‏ام، چنان‌چه راجع به حضرت موسى علیه‌‏السّلام خداى متعال مى‌‏فرماید: وَ کَلَّمَ اللَّهُ مُوسى تَکْلیما»

ببینید چطور این شخص، یک آدمی را که درسی خوانده و کتابی نوشته و البتّه هزار نقد به گفته‌ها و نوشته‌های او وارد است- به مقام وحی و نبوّت رسانده و او را با موسی کلیم الله (ع) برابر کرده است!

امّا طهرانی به همین مقدار راضی نشده و در واکنش به این ادّعای گزاف و اغراق‌آمیز گفته است:

این‌که مقامى براى علّامه طباطبائى نیست.»

یعنی مقام علّامه طباطبایی آن قدر از رسول بزرگی چون موسی (ع) بالاتر است که اصلاً قابل قیاس نیستند! اساساً مقام تکلیم در پیشگاه طباطبایی بسیار پیش‌پاافتاده و حقیر است!

البتّه اگر به حرف مفت باشد که در روزگاران، هزارهزاران صوفی بافنده ذات و صفات خدا را میان خود تقسیم کرده و الوهیّت و ربوبیّت و نبوّت و امامت را به هم بذل و بخشش نموده‌ و در اوهام خود، صد چون آدم (ع) و نوح (ع) و ابراهیم (ع) و موسی (ع) و عیسی (ع) و محمّد (ص) و علیّ (ع) را به ریزه‌خواری خوان خود نشانده‌اند! امّا اگر پای عقل در میان باشد و هر دعوی را بر سر ترازوی سنجش بیاورند، این شیّادان روسیاه و بینوایان خیالباف کجا و آن سروران بشر صلوات الله علیهم اجمعین- کجا؟!



مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین جستجو ها