امام خمینی در 15 خرداد 1359 در جمع دانشجویان دانشکده‌ی افسری، در تشریح وظایف ارتش می‌گویند:

. سعى کنند که به آن موازینى که در ارتش هست، موازینى که در سپاه پاسداران هست، موازینى که در سایر قواى انتظامیه هست، عمل بکنند. خیال نکنند که اطاعت از ما فوق طاغوتى است. خیر، اطاعت از ما فوق در جمهورى اسلامى و در لشکر اسلام، حکم اسلام است، حکم خداست. اطاعت از فرماندهان، که به یک تعبیر اولى الامر» هستند، این در قرآن واجب شمرده مى‌شود و واجب است این.» (صحیفه امام، ج12، صص 408 و 409) 
ایشان آشکارا عنوانِ اولی الامر» در آیه‌ی یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ» (النساء: 59) را بر فرماندهان نظامی (=امراء السرایا) تطبیق کرده‌اند. این سخن برگرفته از برداشتی رایج در میان اهل سنّت است (نک: جامع البیان، ج7، ص177) که در برابر تفسیر شیعیِ آیه، به آن متمسّک می‌‌شده‌اند. (نک: الکافی، ج2، ص513)
بنا بر برداشت شیعی، این آیه به امامان اهل بیت (ع) اختصاص دارد. این انحصار در روایات متعدّد مورد تأکید قرار گرفته است. (نک: البرهان، ج2، صص103-115) همواره موضع رسمی مفسّران شیعه درباره آیه همین بوده (نک: مجمع البیان، ج3، ص114) و متکلّمان شیعه نیز به انحاء گوناگون از آن برای اثبات عصمت اولی الامر استفاده کرده و کوشیده‌اند اختصاصش به امامان معصوم را نشان دهند. (نک: کشف المراد، ص372)
میرزای قمّی در این باره می‌نویسد:

باید دانست که مراد از قول حق تعالی که فرموده است: اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» به اتفاق شیعه، مراد از اولی الامر، ائمّه طاهرین -صلوات الله علیهم اجمعین- می‌باشند و اخبار و احادیثی که در تفسیر آیه وارد شده است بر این مطلب از حدّ بیرون است.» (سه رساله در نقد عرفان، ص263، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس)
با جستجو در منابع متعدّد حدیثی، تفسیری و کلامی شیعه می‌توان به درستی اجماع» و تواتر» مورد ادّعای میرزای قمی پی‌ برد.

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین جستجو ها